نهالنهال، تا این لحظه: 20 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

نهال باغچه مامان و بابا

تئاتر بزبز قندی

نهال جونم، رسیدن به خیر، خوش گذشت؟ حدودا ٢سال پیش بود که من و زندایی لیلا   تو و سحر رو با هم بردیم تئاتری به نام بزبز قندی که توی پارک آزادی برگزار می شد. توی سالن تئاتر خیلی بهتون خوش گذشت، و واقعا از ته دل می خندیدید، بعد از نمایش رفتین جلو و با عروسک گردون ها حرف زدین و تشکر کردین. بعدش هم اصرار رو اصرار به زندایی لیلا که تو رو خدا بریم بازی، زندایی هم که عاشق شما بچه هاست، بله رو گفت. راستی تو یکی از دوست های دوران آمادگیت رو دیدی که کلی خوشحال شدی. خلاصه  اون روز حسابی بهت خوش گذشت. البته ما هم خیلی خوشحال بودیم که تونستیم شما رو  شاد کن...
27 مرداد 1390

سفر شمال

سلام نهال خانم خوشگل، الان با خانواده در راه شمال هستی، این تابستون مامانت کلاس شنا ثبت نامت کرده. یادمه از وقتی 3 ساله بودی با ما می اومدی استخر شیفتی می گرفتیمت تا هم خودمون استفاده کنیم هم تو بازی کنی. هیچ وقت هم نمی ترسیدی. خیلی آب بازی دوست داشتی. یادش بخیر چه روزهایی بود.ان شاالله سفر خوبی داشته باشی. خوش بگذره.                           ...
26 مرداد 1390

بدون عنوان

یادم میاد وقتی که تو به دنیا اومدی و من اومدم بیمارستان ببینمت مامان بزرگ تو رو گذاشت توی بغلم اما تا اومدی تو بغلم زدی زیرگریه منم کلی ناراحت شدم و وقتی میخواستم برم بینیتو فشار دادم و رفتم! ...
14 مرداد 1390
1